«واگرا» در برابر «همگرا» جای می گیرد. رویکرد همگرا، در پی پرورش ذهن های تک ساخت، یک لَختی و آدم های تک بُعدی است.
رویکرد واگرا، وارونه ی آن است؛ در پی پروردن نگاه های ناهمگون و رشد صداهای ناموافق است. بستری است برای دیدنِ « دیگری».
پرسش های واگرا، هرگز از آزمون شونده، پاسخ های بسته و قالبی نمی خواهد؛ بلکه بهانه ای است برای پرواز فکر و نیروی تخیّلِ پاسخ دهنده.
به همین سبب، پرسش های واگرا، زمینه ساز، ظهور تنوّع در نگاه، رنگارنگی فکر و شکوفایی خلاقیّت و بالندگی قدرت آفرینشگری است.
رویکرد و پرسش همگرا می گوید: « من می گم أنِف، تو نگو أنف، تو بگو أنف»!
در خواندن متن ها و درک و فهم متون هم همین ماجرا را می بینیم.
پس، بکوشید که متن ها را از دریچه ی نگاه و ادراک خود، ببینید و بخوانید و گزارش کنید. در پی آن نباشید که استاد و معلّم، در این باره
چه گفتند!؛ این کارِ طوطیان است در پس آیینه!
شما خود بخوانید و خوانش خویش را از درگاهِ ادراکی خود بیان نمایید. چنین جمع و کلاسی، به تعداد حاضران، خوانش های گوناگون خواهد داشت.
نگاه همگرا، قالب ساز است و ذهن انسان را تخته بند و زمینگیر می سازد. تک صدایی را خوش می دارد.
نگاه واگرا، قالب سوز و بندگُسل است و بر نیروی پرواز ذهن و خیال می افزاید. چند صدایی را می پرورد و جمهوری خواه است.